چگونه این بیماری همه گیر وصل من به شبات

با وجود اینکه متولد و بزرگ شده یهودی من به ندرت جشن شبات. من تا به حال یک بت میتسوا و من در خدمت Seder اما تعط

توسط DASTESALAMATT در 7 تیر 1399

با وجود اینکه متولد و بزرگ شده یهودی من به ندرت جشن شبات. من تا به حال یک بت میتسوا و من در خدمت Seder اما تعطیلات هفته متناسب با ضعیف به زندگی من را انتخاب کرد که در آن جمعه شب (تا همین اواخر) تمایل بیشتر به سمت کوکتل در نوار از: نماز بیش از شراب. اما از آنجا که این بیماری همه گیر کوروناویروس نگه داشته ما همه گیر در خانه من پیدا کردم خودم با جذب شدن به سوی سنت, یادگیری آنچه که مردم برای هزاران سال شناخته شده. (بله, من باید پرداخت توجه بیشتر در مدرسه یکشنبه.) مراسم آغاز به علامت پایان هفته کار برای من در راه است که زندگی مدرن عمدتا پنهان.

زمانی که من در حال رشد بود اگر خانواده من همه اتفاق افتاده به نشستن با هم در یک شب جمعه ما خریداری challah و شمع روشن اما با سه بچه و دو کار پدر و مادر است که به ندرت اتفاق افتاده است. ما تمایل به مشاهده شبات را به علامت نادر موارد است: هنگامی که ما بازدید و مادر و یا روز قبل از تعطیلات بزرگ.

سپس هفته اول من دو کودکان نوپا در خانه مانده از مهد کودک در اواسط ماه مارس با توجه به همه گیر و قبل از استارت خميرترش ما ایجاد شده به عنوان یک آزمایش علمی رسیده پخت, آماده, آمادگی, من پیشنهاد ما صرف صبح روز جمعه ساخت challah. مانند بسیاری از کسانی که شام اوایل من انتخاب آن به عنوان بسیاری از آنجا که زمان آماده سازی همسان توجه طول 2 سال و نتیجه مناسب pickiness از 4 سال اشتها. اما بچه ها در گرفتن سرعت و عشق کرکی نان سفید و به زودی به آن عادت به شروع جمعه صبح با whir از میکسر و یک بحث جدی تنها گاهی اوقات مربوط توسط خواهر و برادر مو کشیدن بیش از کنجد در مقابل دانه های خشخاش.

در شب ما نشستن در جدول اتاق ناهار خوری بیش از آن آویزان زیتون چوب قاب در اطراف تصویر از دو در هم تنیده درختان — ما نسخه مدرن از ketubah سنتی یهودی ازدواج قرارداد. من یهودی بله اما بیشتر در فرهنگ و میراث از هر اندازه گیری از devoutness. قبل از موافقت با ازدواج ما خاخام خواسته بود ما را به ارتکاب به دو چیز است. یکی بالا بردن فرزندان ما یهودی که ما در حال حاضر توافق بر روی دیگر, جشن شبات هرگز به من رخ داده است. من شانه ای بالا انداخت یک "بله" فرض کنید مثل پدر و مادر من, من می خواهم آن را انجام دهد زمانی که آن را مناسب و یا برای مناسبت های خاص.

تمام هفته ما خوردن اغلب مجزا سازمان ملل متحد وعده های غذایی حلال مانند میگو عسل گردو و بیکن ساندویچ صبحانه با ketubah حلق آویز بالا ما اما قبل از ما بیش از اندازه کره در challah این ketubah اشاره من برای گرفتن شمع از پشت گنجه. گفت: نماز در طول شمع و نان مرا به یاد به را سوم از هفته نامه تعطیلات اساسی ترین سنت: شراب.

ناگهان جمعه نیست فقط یک روز دیگر از تلاش برای نگه داشتن کودکان از در حال اجرا پایین ما پیاده رو بدون لباس و یا تلاش برای حفظ اندکی از تمرکز بر روی کار در حالی که آشفتگی و عدم اطمینان سعی کنید به خزیدن از طریق درب کودکان و نوجوانان به سمت چپ باز در راه خود را به بازی (برهنه) در خاک است.

بدون نشانگر از زمان برنامه ریزی شده به ما کل زندگی ما — رفتن به مدرسه رفتن به محل کار — روزها و هفته های تبدیل شدن به هر دو پیچ و تابدار و پف کرده هل دادن در برابر هر یک از دیگر تا زمانی که آن را سخت به رسم خط مجزا. من نمی توانم برنامه ای برای دیدن دوستان در هفته آینده, من نمی توانم نگاه به جلو به یک سفر ماه آینده. اما جمعه شب تبدیل به یک مرکز نیروی یک شب که متفاوت از دیگران (من می دانم اشتباه تعطیلات).

در حال حاضر خانواده من به نظر می رسد به جلو به تعهد آماده سازی یک وعده غذایی جشن: سیگار کشیدن یک کل سینه و یا ساخت عالی هفت-تخم مرغ-زرده challah و با استفاده از سفید پوستان غول Pavlova با اول تابستان توت فرنگی. التهاب از رفتن به بالای یک بار در هفته تنها به تساوی یک starker مقایسه آرام بخش نور شمع و آسایش آشنا نماز هنگامی که ما در نهایت نشستن به خوردن.

من احساس متصل به ریشه های من وقتی که من را به سوپ مرغ با توپ matzoh درست مثل مادر بزرگ من را در شب جمعه وقتی که ما بازدید خود را به عنوان بچه ها هستم و کمی افتخار است که برای اولین بار در زندگی بزرگسالی من استفاده خواهد کرد تا matzoh غذا در کابینه من قبل از عید فصح رول در اطراف دوباره. اما بیشتر من خوشحالم که من در راه بازگشت به شبات چون در حال حاضر من می بینم به وضوح ضرورت آن است.

به عنوان روز و هفته شمع تا مانند یک حکم مربوط فقط توسط یک جریان بی پایان از کاما شبات یک دوره است. این زمان را به یک نفس عمیق بکشید. آن را سخت را برای برنامه های که من نمی دانم چه ماه آینده به ارمغان خواهد آورد بنابراین من می تواند نمی توان با قطعیت گفت که من را حفظ خواهد کرد جشن هفتگی زمانی که جهان باز می شود و من می توانم دوباره کشف علامت تعجب و علامت سوال. اما من نمی دانم که در حال حاضر زمانی که جمعه در سراسر رول, من از خواب بیدار و تلنگر در میکسر. بچه های من را بدون اشتباه با توپ های کوچک از خمیر به من بهم تابیدن و بافتن یکی از بزرگ است. و زمانی که من پور شراب و نور شمع من یک بار دیگر خود را پیدا کنم کمی از معنی و ثبات در یک سنت قدیمی — موج امداد به اندازه کافی قوی برای پاک کردن هر گونه نگرانی در مورد در حال حاضر ساعت های قدیمی challah خمیر هنوز هم در دختر من ،

آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن