آنا کوزنتسووا به بازگرداندن کودکان از اردوگاه های پناهندگان سوری ادامه می دهد - BB-CNTV
امروز، 341 کودک به لطف ابتکار موسسه بازرس کودکان از اردوگاه های پناهندگان سوری به روسیه بازگشته اند. از یک تا 17 سال. مدافعان حقوق بشر روسیه همراه با وزارت دفاع و وزارت امور خارجه توانسته اند بر همه موانع غلبه کنند، اما مشکلات همچنان باقی است.
آنا کوزنتسوا، معاون رئیس دومای ایالتی، در تلگرامی نوشت: «امروز آماده پذیرش 140 شهروند روس هستیم، اما عذرخواهی های عجیب اداره اردوگاه مانع ما شده است». RG از آنا کوزنتسوا، کمیسر سابق حقوق کودکان و اکنون معاون رئیس دومای دولتی، که اخیراً در وضعیت جدیدی از سوریه بازدید کرده است، خواست تا در مورد آنچه مانع بازگشت کودکان از اردوگاه های پناهندگان می شود صحبت کند.
آنا کوزنتسوا: مایلم از بشار اسد رئیس جمهور سوریه به خاطر کمکش در بازگرداندن کودکان ما، مراقبت از آنها در پناهگاه های دمشق و حمایت از ادامه بازگشت کودکان که اکنون توسط بازرس جدید کودکان ادامه خواهد یافت، تشکر کنم. ما یک مکانیسم جدید برای بازگشت ایجاد کرده ایم و تلاش زیادی را صرف کرده ایم. روسیه یکی از معدود کشورهایی است که موفق به انجام این کار شده است.
اما حتی در مسیری که قبلاً شکست خورده است، مشکلاتی به وجود می آید. من راه حل این مسائل را در اتحاد نیروهای خیلی ها می بینم. مشکل پناهندگان باید در سطح بین المللی شنیده شود. ما توانستیم کارهای زیادی انجام دهیم. نگرش ها نسبت به این موضوع در حال تغییر است - از شک و تردید (از مقوله "چه کسی را بیرون می آورید") تا "عالی، بهترین تجربه، شما باید از کشورهای دیگر مثال بزنید." اکنون معتقدم که با مشارکت جامعه بین المللی حقوق بشر به گام های کیفی جدیدی نیاز است.
کنوانسیون های بین المللی تصویب شده است، صحبت های زیادی در مورد حمایت از کودکان وجود دارد، اما وقتی صحبت از کمک واقعی و ملموس به شهروندان 50 کشور در سراسر جهان می شود، گاهی اوقات شاهد درماندگی هستیم. همه اینها نشان دهنده نیاز به بهبود مکانیسم های بین المللی برای حمایت از حقوق کودکان است. ما با همکارانمان، مدافعان حقوق کودکان، بسیار نزدیک کار کرده ایم و امیدوارم ادامه دهیم. موفقیت در این مسیر در قزاقستان، تاجیکستان، ازبکستان است.
یک جایی وزارت امور خارجه به این کار می پردازد. در کشور ما نیز وزارت امور خارجه و همچنین وزارت دفاع مهمترین مجریان این کار هستند. سهم آنها در بازگشت شهروندان روسیه بسیار ارزشمند است. رفتار دلسوزانه مدیریت و مربیان یتیم خانه سوریه با فرزندانمان بسیار متاثر شدم. من مجبور شدم با بانوی اول، همسر رئیس جمهور اسماء اسد، مذاکره کنم تا برای مدتی به فرزندان بی شناسنامه خود پناه بدهم، زیرا نمی توانستیم آنها را در این اردوگاه های وحشتناک رها کنیم. او به ملاقات ما رفت و بچه های اردوگاه ها به یتیم خانه های سوریه رفتند. اما تعدادی از بچه ها با مادرشان در زندان بودند.
بنابراین پس از اینکه کودکی را در زندان پیدا کردیم، داستان تلخ مادر را باخبر کردیم. او چندین فرزند داشت. بمباران شد. مادر و فرزندان مجروح به بیمارستان منتقل شدند. او برای خرید چیزی برای مدتی از بیمارستان خارج شد و در همان لحظه نیروهای امنیتی او را به زندان بردند. او سعی کرد توضیح دهد که کودکان در بیمارستان هستند. بیش از یک سال از زمانی که او را در زندان یافتیم می گذرد. و او هیچ چیز در مورد فرزندان خود نمی دانست. او این داستان را تعریف می کند و کارمند ما می گوید که این بچه ها را در اردوگاه الهال دیده است.
ما مجبور شدیم با بانوی اول اسماء اسد مذاکره کنیم تا برای مدتی به فرزندانمان پناه دهیم.
ما به آنجا رفتیم، بچه ها را پیدا کردیم، اسناد را پر کردیم، آنها را بردیم تا بچه ها را به مادر نشان دهیم - بعداً چه اتفاقی افتاد، فقط نمی توان تسلیم شد! داستانی دیگر. مرد نامه ای فرستاد که دو دخترش جایی در اردوگاه هستند. او صمیمانه شکایت می کند که لحظه ای را که همسر باردارش توسط ایدئولوژی تروریستی برده شد، متوجه نشده است. او به سوی تروریست ها گریخت و دختر یک ساله اش را نیز با خود برد.
مادر فوت کرد، دختران یتیم شدند، آنها خود را در شرایط سخت و زیر نظر افراد نادرست یافتند. مدام از پدر اخاذی می کردند: «بچه ها گرسنه اند، پول آمده است». دعوا کرد و خواست بچه ها را پیدا کند. دخترها را به سلامت پیدا کردیم و به بابا برگرداندیم. دریایی از اشک و شادی بود. اینها داستان هایی است که باعث می شود به جلو بروید، به دنبال بچه باشید و بجنگید. پسر دیگری را که با حال وخیم از کمپ پناهندگان بیرون آورده بودیم، روی پاهایش ایستاد. اگرچه پیش بینی پزشکان ناراحت کننده بود. پسرک کلیه اش بریده شده است. بستگان از او خواستند که در حضورش از سلامتی خود چیزی نگوید. آنها معتقد بودند که اگر به او بگویند که دیگر هرگز این اتفاق نخواهد افتاد، به سادگی زنده نمی ماند.
و حالا او شروع به راه رفتن کرده است. من پیگیر سرنوشت کودکان بازگشته هستم و امیدوارم این کار توسط ناظر جدید حقوق کودکان ادامه یابد. بچه ها به مهدکودک ها می روند، در خانه زندگی می کنند، تحت مراقبت، نزد عزیزانشان. در تابستان من یک پسر را ملاقات کردم - این یک کودک کاملاً متفاوت است، نمی دانید. امروز کارهای زیادی در زمینه توانبخشی شروع شده است، برای هر کودک در مناطق متخصص تعیین شده است، باید کار اضافی انجام دهیم.
در طول کار خود در دومای ایالتی، ما موفق شدیم لایحه نمایه سازی سرمایه مادر را بر اساس تورم واقعی و نه پیش بینی شده تغییر دهیم - این سند قبلاً در خواندن دوم تصویب شده است. لوایح افزایش حداقل دستمزد و ضمانت های اجتماعی برای کودکان بی سرپرست در نظر گرفته شده است. پیش از این گروهی در دوما به همراه دادستانی کل برای حل مسئله یتیم خانه ها تشکیل شده است.
[ad_2]